احکامی که در ادامه ذکر میشود، قابلیت فرجام خواهی در دیوان عالی کشور را ندارند:
1. احکام حقوقی مستند به اقرار قاطع دعوی در دادگاه. این احکام به عنوان نتیجه اقرار طرفین دعوی صادر میشوند و در نتیجه قابلیت فرجام خواهی ندارند.
2. احکام حقوقی مستند به نظریه کارشناسی که طرفین دعوی به صورت کتبی، نظر او را به عنوان قاطع دعوی اعلام کرده باشند. در این حالت، تصمیم دادگاه بر اساس نظریه کارشناس قطعیت یافته و قابلیت فرجام خواهی ندارد.
3. احکام مستند به سوگندی که قاطع دعوی باشد. اگر طرفین دعوی به صورت سوگندی حق فرجام خواهی خود را ساقط کنند، احکام مربوطه قابلیت فرجام خواهی ندارند.
4. احکامی که طرفین به صورت مکتوب حق فرجام خواهی خود را نسبت به آن ساقط کرده اند. اگر طرفین دعوی حق فرجام خواهی خود را در قرارداد یا توافقی مکتوب ساقط کنند، قابلیت فرجام خواهی برای آن احکام وجود ندارد.
5. احکامی که به موجب قوانین خاص به عنوان احکام غیر قابل فرجام معرفی شده اند. برخی قوانین ممکن است موارد خاصی را تعیین کنند که قابلیت فرجام خواهی را ندارند و در این صورت، احکام مربوطه در دیوان عالی کشور قابل رسیدگی نیستند.
دقت کنید که شعب دیوان عالی کشور با حضور دو عضو تشکیل میشود، یکی از آنان رئیس دادگاه و دیگری قاضی مستشار است. این شعبهها در دیوان عالی کشور برای بررسی و رسیدگی به پروندههای قابل فرجام خواهی پس از نقض تشکیل میشوند.